۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۰, چهارشنبه

در میادین مشترک نفت و گاز چه میگذرد؟

 مسئله برداشت نفت و گاز از میادین مشترک در خلیج فارس همواره از موضوعات مورد بحث میان جناح های داخلی حاکمیت بوده است. این میادین که بین ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مشترک است، پیش از انقلاب ایران میزان استخراج از آنها بطور چشمگیری به نفع ایران بود. بطور مثال میدان نفتی فروزان که بین ایران و عربستان مشترک است، پیش از انقلاب روزانه ۱۸۰ هزار بشکه نفت نصیب ایران میکرد اما پس از چهل سال حالا تولید روزانه ایران بدلیل فرسودگی تجهیزات به روزانه ۲۷ هزار بشکه رسیده است! این در حالی است که عربستان از همین میدان نفتی روزانه ۴۰۵ هزار بشکه نفت استخراج میکند.
 جناح های مختلف جمهوری اسلامی همواره یکدیگر را به ساده لوجی در مواجهه با “بیگانگان” متهم میکنند. عموما جناحی که در زمان بستن قراردادهای خارجی در قدرت بوده است پس از چندی به بر باد دادن منافع مردم متهم میشود. قراردادهای خارجی که در ابتدا با افتخار از آنها یاد میشود پس از مدت کوتاهی مشخص میشود که با ساده لوحی حق یا حقوقی از مردم ضایع شده است.
 افتضاح دیگر میدان نفتی و گازی آرش یا الدوره است که میان ایران و کویت و عربستان مشترک است این میدان حاوی بیش از ۳۶۵ میلیارد متر مکعب گاز و بیش از ۳۱۰ میلیون بشکه نفت است اما ایران نمیتواند از این میدان برداشت کند چون کویت و عربستان در زمانی غفلت ایران توانستند با تغییراتی در نقشه مرزهای آبی، کل این میدان را تصاحب کنند و هربار ایران اقدام به گسترش این میدان میکند با شکایت کویت و عربستان مجبور به توقف میشود. این در حالی است که کویت و عربستان با گشایش یک شرکت نفتی مشترک سالهاست که به برداشت از این میدان مشغولند.
 اما واقعیت چیست؟ چرا ایران در قراردادهای خارجی پس از انقلاب اغلب بازنده بشمار میرود و اگر ایرانیان بخواهند از احقاق حق خود حرف بزنند باید تا ملی شدن صنعت نفت و زمان مصدق عقب بروند؟ به نظر میرسد حاکمیت جمهوری اسلامی فارغ از اینکه چه جناحی از آن در قدرت باشد، توانایی و دانش لازم برای احیای حقوق مردم ایران را ندارند. عدم تمایل دنیا به تعامل با حاکمیت جمهوری اسلامی به دلیل جاه طلبی ها و خراب کاری های گاه و بیگاه در خاورمیانه و دیگر نقاط دنیا، به شدت بر وجهه و توانایی چانه زنی خارجی ایران تاثیر گذاشته است.
 شرکت های بزرگ نفتی که همگی پیوندهای ناگستتنی با آمریکا دارند حاضر نیستند که منافع عظیم تجاری خود با آمریکا را بر سر رفتارهای پرخطر ایران ریسک کنند. رهبر نامتعادل ایران با جاه طلبی ها و اهداف عجیبی که در سر دارد هر روز بر آتش منازعات منظقه ای میدمد و این بیش از هرچیزی سرمایه گذاری های کلان خارجی را فراری میدهد. رهبر ایران فاقد اعتماد بنفس کافی برای علنی کردن دیکتاتوری خود است و همچنان سعی میکند با پنهان شدن پشت نقاب بی طرفی، خود را از تصمیم ها و دستوراتی که در خفا ابلاغ میکند مبرا سازد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر